جدول جو
جدول جو

معنی حسن فارقی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن فارقی
(حَ سَ نِ رِ)
ابن اسد بن حسن مکنی به ابونصر نحوی. در روزگار نظام الملک به وزارت رسید و در پیرامون 487 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الزبد فی معرفه کل احد’ و سه کتاب دیگر او درهدیه العارفین ج 1 ص 277 و روضات ص 221 یاد شده است
ابن ابراهیم بن علی بن برهون قاضی واسط شافعی (433- 528 هجری قمری). او راست: ’الفتاوی’ و ’فوائد المهذب’. (هدیه العارفین ج 1 ص 279) (زرکلی 221)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ)
ابن زید بن علی بن خدیجۀ فارسی مقلب به امام مظفر. او راست: ’جامع ما فی القرآن من الاّیات الناسخه و المنسوخه’. وی در 457 هجری قمری 1065 میلادی درگذشته است. (معجم المؤلفین از بروکلمان ذیل اول ص 722)
کمال الدین. یکی از علمای نحو. او راست: ’تنقیح المناط’ و ’اساس القواعد’
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ طِ)
ابن حافظلدین الله صاحب مصر. به سال 525 هجری قمری بدستور پدرش حافظ بوزارت منصوب شد. ابن اثیر گوید: علت بوزارت گماردن وی آن بود که حافظ میخواست کسانی را که به ابوعلی بن افضل کمک کرده بودند بکشد ولیکن نمی خواست بدست خود این کار را انجام دهد پس پسر خود را بوزارت گمارد و همه دشمنان را بدست او کشت تا آنجا که گویند در یک شب، چهل سردار را بکشت و چون حافظ تسلط پسر را دید از وی بترسید و درصدد قتل او برآمد و او را احضار کرد و زهر کشنده ای را که پزشک قصر تهیه کرده بود به او خورانید و بکشت. داستان قتل او را ابن اثیر در الکامل در رویدادهای سال 529 هجری قمری آورده است. (اعلام زرکلی ص 229)
لغت نامه دهخدا
(حَسَ نِ عِ)
ابن محمد بن علی، مکنی به ابوعلی حلبی. شاعر. درگذشتۀ 803 هجری قمری او راست: الدرالنفیس و جز آن که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 287) آمده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن خالد. ابن شهرآشوب، تفسیر منسوب به امام حسن عسگری را تألیف این مرد میداند. (ذریعه ج 4 ص 271)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رِقْ ق)
ابن داود. کتاب وی مورد تقلید ثعلب درتألیف کتاب ’الفصیح’ بوده است. (ذریعه ج 3 ص 157)
لغت نامه دهخدا